قال را بگذار و باب حال زن(4)

ساخت وبلاگ
در انتخابات ریاست جمهوری 92 وقتی آقای جلیلی در نوبت اول حضورش در انتخابات از آقای محسن رضایی که سابقه دار بود پیش افتاد «تابناک» متنی را درج کرد با عنوان «چه کسانی جلیلی را جلیلی کردند» تحلیل بنده این بود که آقای رضایی حسودی کرد و نتوانست تحمل کند که یک آدم تازه کار از او پیش بیفتد. تأسف بار اینکه در انتخابات امسال یعنی 1403 هم «تابناک» چند متن علیه جلیلی درج کرده است. معلوم است سردار بزرگ هنوز نتوانسته از چنبره حسادت رها شود.تکمله: دکتر سعید جلیلی بی شک و تردید جزو مدیران پاک و سربلند این سرزمین است. بنده با کسی که مخالف ایشان باشد مخالفتی ندارم اما پاسخ به سخن ناروا را وظیفه خود می دانم.تکمله دوم: متأسفانه مدیران سایت فاخر «عصر ایران» هم در این بازی کودکانه وارد شده اند و آرام آرام عقده ها را برملا می‌کنند. تکمله سوم: دیدگاهم درباره آقای محسن رضایی وقتی منفی شد که به دنبال خورشیدش را خواندم. متن کتاب اگرچه مستحکم بود و عالی، هیچگاه از زبان ایشان تحلیلی در این باره نشنیدم. ملتفت شدم کتاب سفارشی است. بنده اگر مؤلف آن کتاب بودم با افتخار فحوای آن را به هر بهانه تبیین و توجیه می کردم. نکته جالب درباره کتاب این است که سالها قبل از حسن کلید ساز (یا بنا به نقلی قفل ساز) ایشان بود که تصویری مزین از کلید طلایی روی جلد کتاب گذاشت و... قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 12 تير 1403 ساعت: 20:20

هشت تیر 1403 چهاردهمین دوره انتخابات رئیس جمهور برگزار میشود. با افتخار به دکتر سعید جلیلی رأی خواهم داد. تبلیغی برای ایشان نکرده‌ام. کمترین حد تبلیغ نصب تصویر ایشان روی شیشه مغازه‌ام هست. این کار را هم نخواهم کرد. آنچه سبب این سکوت و سکون شده است ضعف خانمان‌براندازی است که در این مردان بزرگ دیده‌ام. گرانی‌های افسار‌گسیخته که با سوء تدبیر آقای روحانی کلید خورده بود پمپاژ نمک روی زخم نهادینه شدن این سرزمین یعنی تبعیض بود. و دیدیم که جراحی اقتصادی آقای رئیسی تغییری در این معادله ایجاد نکرد. جراحی فرهنگی پیشنیاز جراحی اقتصادی است و زمینه را برای اصلاحات اساسی در اقتصاد فراهم خواهد کرد. مردم محسوسات را درک و فهم می‌کنند و نمی‌شود برای آنان که محسوسات را علیه خودشان می‌بینند از معقولات سخن گفت و نکبت‌ها و پلیدی‌ها را توجیه کرد. ساده‌تر بگویم: اگر با این استدلال که انسان پاک و وارسته‌ای مثل آقای رئیسی با همراهی مجلس انقلابی خواهد توانست مرهمی بر زخم‌های مردم بگذارد وارد میدان تبلیغ صریح به نفع ایشان می‌شدم امروز به روستاییان ساده‌دلی که همچنان بختک پلید و پلشت دائرمداری پول و پارتی و سود و سهم را بر جان و روان خود مسلط می‌بینند چه جوابی باید میدادم؟بخشی از دلیل تبلیغ نکردن به این مهم مربوط می‌شود که امثال بنده که عقل معاشمان لنگ می‌زند مرجعیت نداریم. می‌گویند صادقی و سالمی و پاکی و باسواد. اما بنده آنچه را که از گفتن آن حیا می‌کنند و نمی‌گویند بیشتر باور دارم. بعله! همیشه همین طور بوده. البته آنکه می‌تواند با مظاهر تباهی و پلیدی در روستایمان که با نقاب ارزش و انقلاب روزگار مردم را سیاه کرده مبارزه کند همین آدم قدر ندیده و بر صدر ننشسته است. فقط با این شیوه است که می‌توان شور نهفته قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 12 تير 1403 ساعت: 20:20

مروارید دخترکوچولی شهری است که هرازگاهی همراه پدر به روستا می آید. با بازی های زبانی از او دلربایی کردم. مدتی گذشت. پدرش را دیدم. سراغی از دوست کوچکم گرفتم. وقتی خواست برود روی کاغذ شعری به گویش محلی نوشتم و گفتم برایش بخوان:کِچیکِ کیجا گَت بونِاَمِ مَلِ جا رَد بونِاگِ ورِ تحویل نَی ریمخَلِ خلِ بد بونِ.(کیجا= دختر. ملِ= محل. گَت= بزرگ. بونِ= می شود. تحویل نی ریم= به او اعتنا نکنیم/ تحویلش نگیریم. خل خل =خیلی.) قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 12 تير 1403 ساعت: 20:20